هی لسن، در چه حالی؟! من کلا امروز از وقتی بیدار شدم خسته بودم تا الان ... تازه حمام هم رفتم که خسته ترم کرده ... الان تو معده ام داغه و یه حالیه، کلا وضعیت رِدِ چند روزه ... قرمز ... الان لشیدم کنار بخاری و دارم یه ترک اسپانیولی از لارا فابین می گوشم و به اینده ام فکر می کنم ... ارشد، دکتری و ازدواجم! ... یعنی من درنهایت با کی ازدواج می کنم؟! یعنی کی پای من به خاک بریتانیای کبیر می رسه؟! کی لندن رنگ شاندلو به خودش می بینه؟! کی می تونم دیو گان و روان آتکینسون و کوین فاکین اسپیسی و خیلی های دیگه رو ببینم؟! کی می تونم آزادانه تیاتر انگلیسی بازی کنم؟! کی می تونم فرانسه تدریس کنم؟! ...
زود تر از اون چیزی که فکرش رو بکنید