هی لسن سلام، من دوباره اومدم :)
امروز کتاب استادینگ د ناول رو تموم کردم. لعنتی، درسته کم حجم بود ولی خیلی سخت بود ... هوف پوف واقعا ... لعنتی انگلیش خوندن دو سه برابر فارسی تایم و انرژی می گیره ... لعنتی الان دارم نامه های خودکشی ویرجینیا وولف رو توی ساوندکلود گوش می کنم ... همین قدر جذاب و دلکَش :) ... می خوام به انگلیسی از این دست نامه ها بخونم و با صدای نایسم بزارم تو پیجم ... لعنتی من می میرم واسه انگلیش حرفیدن ... یه دانشجوی ادبیات انگلیسی که واسه انگلیس و انگلیسی می میره لعنتی ... دارم از این عشق دیوونه می شم ... :) دارم می شنومش ... صدای اون قلمِ قدیمی کهنو ... وقتی روی کاغذ های کاهی فرسایش پیدا می کنه ... وقتی توی دوات می خوره و جوهر می گیره ... و در نهایت زنی که خودشو تو دریا غرق می کنه ... اوه ما فاکین گاد ... به راستی بزرگ ترین خوشبختی چست؟! ... از ان کیست؟! ...